۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

بيمار


روزی روبرت دوونسنزو، گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چك قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختگن می شود تا آماده رفتن شود.
پس از ساعتی، او داخل پاركینگ تك وتنها به طرف ماشینش می رفت كه زنی به وی نزدیك می شود. زن پیروزیش را تبریك می گوید و سپس عاجزانه می افزاید كه پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دكتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.
دوونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چك مسابقه را امضا نمود و در حالی كه آن را توی دست زن می فشارد گفت : برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می كنم.
یك هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یك باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود كه یكی از مدیران عالیرتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیك می شود و می گوید : هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پاركینگ به من اطلاع دادند كه شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت كرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم كه آن زن یك كلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلكه ازدواج هم نكرده. او شما را فریب داده، دوست عزیز ...
دوونسنزو می پرسد : منظورتان این است كه مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله كاملا همینطور است.
دوونسنزو می گوید : در این هفته، این بهترین خبری است كه شنیدم ...

۱ نظر:

  1. سلام استاد خسته نباشید بگزارید من هم براتون یک داستان جالب عنوان کنم اگه دوست داشتید مطالبی را دارم که خواندنش بد نیست:
    روزی شخصی در چاهی می افتد و درخواست کمک می کند یک پرستار از جلوی چاه عبور می کند و برای او ابراز همدردی می کند و میرود یک دکتر که از جلوی چاه عبور می کند برای او چند بسته قرص آسپرین می اندازد یک کشیش به او مگوید که این سزای گناه اوست یک مهندس عمق خاک را برای او اندازه می گیرد و.... دست آخر یک بیسواد عبور می کوند و بدون آنکه چیزی بگوید دستش را دراز می کند و او را از چاه بیرون می آورد.
    --------------------------------------------
    در يكي از نمايشگاههاي كامپيوتر، از طرف بيل گيتس اين سخنان در مقايسه صنعت كامپيوتر و اتومبيل مطرح شده بود: «اگر جنرال موتورز همانند صنعت كامپيوتر با تكنولوژي روز پيش مي رفت امروز اتومبيل هايي با قيمت 25 دلار داشتيم كه با يك گالن بنزين قادر بود 1000 مايل را طي كند.»

    در جواب بيل گيتس كمپاني جنرال موتورز اينگونه پاسخ داده بود:

    اگر جنرال موتورز مانند مايكروسافت پيشرفت مي كرد امروزه اتومبيل هايي با اين ويژگيها داشتيم:
    1ــ بدون هيچ دليلي اتومبيل شما 2 بار در روز داغون مي شد.
    2ــ هر بار كه آسفالت جاده ها عوض مي شد شما بايد اتومبيل جديد مي خريديد.
    3ــ گاه و بيگاه در وسط اتوبان اتومبيل شما خاموش مي شد و بايد دوباره آنرا ري استارت مي كرديد!
    4ــ گاه پيش مي آمد با انجام مانورهايي مانند يك دور زدن ساده اتومبيل شما خاموش مي شد و ديگر روشن نمي شد و بايد موتور آن را عوض مي كرديد.
    5ــ هر ماشين را فقط يك نفر مي توانست استفاده كند مگر اينكه car95 يا carNT بخريد و براي هر سرنشين يك صندلي سفارش دهيد.
    6ــ مكينتاش اتومبيل هايي مي ساخت كه با خورشيد كار مي كردند و 5 برابر مطمئن تر و سريعتر بودند ولي فقط در 5% جاده ها مي توانستيد از آن استفاده كنيد.
    7ــ چراغ هاي هشدار اتومبيل حذف و به جاي آنها يك هشدار كلي «بروز نقص فني» ظاهر مي گشت.
    8ــ كيسه هواي اتومبيل قبل از عملكرد از شما مي پرسيد: «آيا مطمئني!».
    9ــ به طور ناگهاني اتومبيل شما را بيرون مي انداخت و درب آن قفل مي شد و شما مجبور بوديد از آنتن اتومبيل آويزان شويد و در آن را با كليد باز كنيد.
    10ــ هر بار كه جنرال موتورز اتومبيل جديد توليد مي كرد بايد رانندگان دوباره آموزش رانندگي مي ديدند چون ديگر آن پدالها و ابزارهاي كنترلي مانند قبل كار نمي كرد.
    11ــ براي خاموش كردن اتومبيل بايد دكمه استارت آن را مي فشرديد!

    پاسخحذف